مسمومیت مزمن با سرب یک عامل خطر قابل توجه برای بیماریهای قلبی عروقی در بزرگسالان و اختلال شناختی در کودکان است و حتی در سطوح سربی که قبلاً ایمن در نظر گرفته میشد، میتواند آسیبزا باشد. در سال ۲۰۱۹، قرار گرفتن در معرض سرب مسئول ۵.۵ میلیون مرگ ناشی از بیماریهای قلبی عروقی در سراسر جهان و از دست دادن ۷۶۵ میلیون امتیاز ضریب هوشی در کودکان در هر سال بود.
 قرار گرفتن در معرض سرب تقریباً در همه جا وجود دارد، از جمله در رنگهای سربدار، بنزین سربدار، برخی از لولههای آب، سرامیک، لوازم آرایشی، عطرها و همچنین ذوب فلزات، تولید باتری و سایر صنایع، بنابراین استراتژیهای در سطح جمعیت برای از بین بردن مسمومیت با سرب مهم هستند.
مسمومیت با سرب یک بیماری باستانی است. دیوسکوریدس، پزشک و داروساز یونانی در روم باستان، نوشت:
 کتاب «ماتریا مدیکا»، مهمترین اثر در زمینه داروشناسی برای دههها، علائم مسمومیت آشکار با سرب را تقریباً ۲۰۰۰ سال پیش شرح داده است. افرادی که مسمومیت آشکار با سرب دارند، خستگی، سردرد، تحریکپذیری، گرفتگی شدید شکم و یبوست را تجربه میکنند. هنگامی که غلظت سرب خون از ۸۰۰ میکروگرم در لیتر فراتر رود، مسمومیت حاد با سرب میتواند باعث تشنج، انسفالوپاتی و مرگ شود.
 مسمومیت مزمن با سرب بیش از یک قرن پیش به عنوان یکی از علل تصلب شرایین و نقرس «سمی با سرب» شناخته شد. در کالبدشکافی، ۶۹ نفر از ۱۰۷ بیمار مبتلا به نقرس ناشی از سرب، «سخت شدن دیواره شریان همراه با تغییرات آتروماتوز» داشتند. در سال ۱۹۱۲، ویلیام اوسلر (William Osler)
 اوسلر نوشت: «الکل، سرب و نقرس نقش مهمی در پاتوژنز تصلب شرایین دارند، اگرچه نحوه دقیق عملکرد آنها به خوبی درک نشده است.» خط سرب (رسوب آبی رنگ ظریف سولفید سرب در امتداد لبه لثهها) مشخصه مسمومیت مزمن با سرب در بزرگسالان است.
 در سال ۱۹۲۴، پس از آنکه مشخص شد ۸۰ درصد از کارگران تولیدکننده سرب تترااتیل در شرکت استاندارد اویل در نیوجرسی دچار مسمومیت با سرب هستند و برخی از آنها جان خود را از دست دادهاند، نیوجرسی، فیلادلفیا و شهر نیویورک فروش بنزین سربدار را ممنوع کردند. در ۲۰ مه ۱۹۲۵، هیو کامینگ، جراح کل ایالات متحده، دانشمندان و نمایندگان صنعت را گرد هم آورد تا مشخص شود که آیا افزودن سرب تترااتیل به بنزین بیخطر است یا خیر. یاندل هندرسون، فیزیولوژیست و متخصص جنگ شیمیایی، هشدار داد که «افزودن سرب تترااتیل به آرامی جمعیت زیادی را در معرض مسمومیت با سرب و سخت شدن شریانها قرار میدهد». رابرت کهو، مدیر ارشد پزشکی شرکت اتیل، معتقد است که سازمانهای دولتی نباید تا زمانی که سمی بودن سرب تترااتیل ثابت نشده است، آن را از خودروها ممنوع کنند. کهو گفت: «سوال این نیست که آیا سرب خطرناک است یا خیر، بلکه این است که آیا غلظت خاصی از سرب خطرناک است یا خیر.»
 اگرچه استخراج سرب از معادن به مدت ۶۰۰۰ سال ادامه داشته است، فرآوری سرب در قرن بیستم به طرز چشمگیری افزایش یافت. سرب فلزی چکشخوار و بادوام است که برای جلوگیری از سوختن سریع سوخت، کاهش «ضربه موتور» در خودروها، انتقال آب آشامیدنی، لحیمکاری قوطیهای غذا، افزایش درخشندگی رنگ و کشتن حشرات استفاده میشود. متأسفانه، بیشتر سرب مورد استفاده برای این اهداف در بدن افراد باقی میماند. در اوج اپیدمی مسمومیت با سرب در ایالات متحده، صدها کودک هر تابستان به دلیل انسفالوپاتی سرب در بیمارستان بستری میشدند و یک چهارم آنها جان خود را از دست میدادند.
 انسانها در حال حاضر در معرض سرب در سطوحی بسیار بالاتر از سطوح زمینه طبیعی قرار دارند. در دهه ۱۹۶۰، ژئوشیمیدان کلر پترسون، که از ایزوتوپهای سرب برای تخمین سن زمین در ۴.۵ میلیارد سال استفاده کرد،
 پترسون دریافت که معدنکاری، ذوب فلزات و انتشار گازهای گلخانهای از وسایل نقلیه منجر به رسوب سرب در جو، ۱۰۰۰ برابر بیشتر از سطوح طبیعی زمینه در نمونههای هسته یخچالهای طبیعی شده است. پترسون همچنین دریافت که غلظت سرب در استخوانهای افراد در کشورهای صنعتی ۱۰۰۰ برابر بیشتر از افرادی است که در دوران پیش از صنعتی شدن زندگی میکردند.
 میزان مواجهه با سرب از دهه ۱۹۷۰ بیش از ۹۵ درصد کاهش یافته است، اما نسل فعلی هنوز ۱۰ تا ۱۰۰ برابر بیشتر از افرادی که در دوران پیش از صنعتی شدن زندگی میکردند، سرب در بدن خود دارند.
 به جز چند مورد استثنا، مانند سرب موجود در سوخت و مهمات هواپیما و باتریهای سرب-اسیدی برای وسایل نقلیه موتوری، سرب دیگر در ایالات متحده و اروپا استفاده نمیشود. بسیاری از پزشکان معتقدند که مشکل مسمومیت با سرب مربوط به گذشته است. با این حال، رنگ سربی در خانههای قدیمی، بنزین سربدار رسوب کرده در خاک، سرب نشت یافته از لولههای آب و انتشار گازهای گلخانهای از کارخانههای صنعتی و زبالهسوزها، همگی در معرض سرب قرار گرفتن نقش دارند. در بسیاری از کشورها، سرب از ذوب فلزات، تولید باتری و زبالههای الکترونیکی منتشر میشود و اغلب در رنگها، سرامیکها، لوازم آرایشی و عطرها یافت میشود. تحقیقات تأیید میکند که مسمومیت مزمن با سطح پایین سرب، حتی در سطوحی که قبلاً ایمن یا بیضرر در نظر گرفته میشدند، یک عامل خطر برای بیماریهای قلبی عروقی در بزرگسالان و اختلال شناختی در کودکان است. این مقاله اثرات مسمومیت مزمن با سطح پایین سرب را خلاصه میکند.
مواجهه، جذب و بار داخلی
 بلعیدن و استنشاق راههای اصلی مواجهه با سرب هستند. نوزادانی که رشد و نمو سریعی دارند، به راحتی میتوانند سرب را جذب کنند و کمبود آهن یا کلسیم میتواند جذب سرب را افزایش دهد. کلسیم، آهن و روی که از سرب تقلید میکنند، از طریق کانالهای کلسیم و ناقلهای فلزی مانند ناقل فلزی دو ظرفیتی ۱ [DMT1] وارد سلول میشوند. افرادی که پلیمورفیسم ژنتیکی دارند که جذب آهن یا کلسیم را افزایش میدهد، مانند آنهایی که باعث هموکروماتوز میشوند، جذب سرب بیشتری دارند.
 پس از جذب، ۹۵٪ از سرب باقیمانده در بدن یک فرد بالغ در استخوانها ذخیره میشود؛ ۷۰٪ از سرب باقیمانده در بدن یک کودک در استخوانها ذخیره میشود. حدود ۱٪ از کل بار سرب در بدن انسان در خون گردش میکند. ۹۹٪ از سرب موجود در خون در گلبولهای قرمز خون است. غلظت سرب کل خون (سرب تازه جذب شده و سرب دوباره جذب شده از استخوان) پرکاربردترین نشانگر زیستی برای تعیین سطح مواجهه با سرب است. عواملی که متابولیسم استخوان را تغییر میدهند، مانند یائسگی و پرکاری تیروئید، میتوانند سرب ذخیره شده در استخوانها را آزاد کنند و باعث افزایش ناگهانی سطح سرب خون شوند.
 در سال ۱۹۷۵، زمانی که هنوز سرب به بنزین اضافه میشد، پت بری یک مطالعه کالبدشکافی روی ۱۲۹ نفر بریتانیایی انجام داد و کل بار سرب آنها را اندازهگیری کرد. میانگین کل بار در بدن یک مرد ۱۶۵ میلیگرم است که معادل وزن یک گیره کاغذ است. بار بدن مردانی که دچار مسمومیت با سرب شده بودند ۵۶۶ میلیگرم بود که تنها سه برابر میانگین بار کل نمونه مرد است. در مقایسه، میانگین کل بار در بدن یک زن ۱۰۴ میلیگرم است. در هر دو جنس، هم مردان و هم زنان، بالاترین غلظت سرب در بافت نرم در آئورت بود، در حالی که در مردان غلظت در پلاکهای آترواسکلروتیک بیشتر بود.
 برخی از جمعیتها در مقایسه با جمعیت عمومی در معرض خطر بیشتری برای مسمومیت با سرب هستند. نوزادان و کودکان خردسال به دلیل رفتار دهانی غیرخوراکی خود، در معرض خطر بیشتری برای بلعیدن سرب هستند و احتمال جذب سرب در آنها بیشتر از کودکان بزرگتر و بزرگسالان است. کودکان خردسالی که در خانههای با نگهداری ضعیف ساخته شده قبل از سال ۱۹۶۰ زندگی میکنند، در معرض خطر مسمومیت با سرب ناشی از بلعیدن تراشههای رنگ و گرد و غبار خانه آلوده به سرب هستند. افرادی که آب لولههای آلوده به سرب را مینوشند یا در نزدیکی فرودگاهها یا سایر مکانهای آلوده به سرب زندگی میکنند نیز در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به مسمومیت با سرب در سطح پایین هستند. در ایالات متحده، غلظت سرب در هوا در جوامع تفکیک شده به طور قابل توجهی بیشتر از جوامع یکپارچه است. کارگران صنایع ذوب، بازیافت باتری و ساخت و ساز، و همچنین کسانی که از سلاح گرم استفاده میکنند یا قطعات گلوله در بدن خود دارند، نیز در معرض خطر بیشتری برای مسمومیت با سرب هستند.
 سرب اولین ماده شیمیایی سمی است که در بررسی ملی سلامت و تغذیه (NHANES) اندازهگیری شد. در آغاز حذف تدریجی بنزین سربدار، سطح سرب خون از ۱۵۰ میکروگرم در لیتر در سال ۱۹۷۶ به ۹۰ میکروگرم در لیتر در سال ۱۹۸۰ کاهش یافت.
 میکروگرم در لیتر، یک عدد نمادین. سطح سرب خون که به طور بالقوه مضر تلقی میشود، چندین بار کاهش یافته است. در سال ۲۰۱۲، مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) اعلام کردند که سطح ایمنی سرب در خون کودکان تعیین نشده است. CDC استاندارد سطح سرب خون بیش از حد در کودکان را - که اغلب برای نشان دادن اینکه باید اقدامی برای کاهش قرار گرفتن در معرض سرب انجام شود، استفاده میشود - از ۱۰۰ میکروگرم در لیتر به ۵۰ میکروگرم در لیتر در سال ۲۰۱۲ و به ۳۵ میکروگرم در لیتر در سال ۲۰۲۱ کاهش داد. کاهش استاندارد سرب خون بیش از حد بر تصمیم ما مبنی بر استفاده از میکروگرم در لیتر به عنوان واحد اندازهگیری سطح سرب خون در این مقاله، به جای میکروگرم در دسیلیتر که معمولاً استفاده میشود، تأثیر گذاشت، که نشان دهنده شواهد گسترده سمیت سرب در سطوح پایینتر است.
مرگ، بیماری و ناتوانی
 پاول موشاک و آن ماری اف. کروچتی، هر دو عضو هیئت ملی کیفیت هوا که توسط رئیس جمهور جیمی کارتر منصوب شده بودند، در گزارشی به کنگره در سال ۱۹۸۸ نوشتند: «سرب در هر جایی بالقوه سمی است و سرب همه جا هست.» توانایی اندازهگیری سطح سرب در خون، دندانها و استخوانها، طیف وسیعی از مشکلات پزشکی مرتبط با مسمومیت مزمن با سطح پایین سرب در سطوحی که معمولاً در بدن انسان یافت میشود را آشکار میکند. سطح پایین مسمومیت با سرب یک عامل خطر برای زایمان زودرس و همچنین اختلال شناختی و اختلال بیشفعالی کمبود توجه (ADHD)، افزایش فشار خون و کاهش تغییرپذیری ضربان قلب در کودکان است. در بزرگسالان، سطح پایین مسمومیت با سرب یک عامل خطر برای نارسایی مزمن کلیه، فشار خون بالا و بیماریهای قلبی عروقی است.
رشد و تکامل عصبی
 در غلظتهای سربی که معمولاً در زنان باردار یافت میشود، قرار گرفتن در معرض سرب یک عامل خطر برای زایمان زودرس است. در یک مطالعه آیندهنگر در کانادا، افزایش 10 میکروگرم در لیتر در سطح سرب خون مادر با 70٪ افزایش خطر زایمان زودرس خودبهخودی همراه بود. برای زنان بارداری که سطح ویتامین D سرم آنها کمتر از 50 میلیمول در لیتر بود و سطح سرب خون آنها 10 میکروگرم در لیتر افزایش یافته بود، خطر زایمان زودرس خودبهخودی تا سه برابر افزایش یافت.
 در یک مطالعهی برجستهی قبلی روی کودکانی که علائم بالینی مسمومیت با سرب داشتند، نیدلمن و همکارانش دریافتند که کودکانی که سطح سرب بالاتری دارند، نسبت به کودکانی که سطح سرب پایینتری دارند، بیشتر احتمال دارد که دچار نقصهای عصبی-روانی شوند و احتمال اینکه توسط معلمان در زمینههایی مانند حواسپرتی، مهارتهای سازمانی، تکانشگری و سایر ویژگیهای رفتاری ضعیف ارزیابی شوند، بیشتر است. ده سال بعد، کودکانی که در گروه با سطح سرب بالاتر در عاج دندان قرار داشتند، 5.8 برابر بیشتر احتمال داشت که دچار نارساخوانی شوند و 7.4 برابر بیشتر احتمال داشت که از مدرسه اخراج شوند، نسبت به کودکانی که در گروه با سطح سرب پایینتر بودند.
 نسبت زوال شناختی به افزایش سطح سرب در کودکانی که سطح سرب پایینی داشتند، بیشتر بود. در یک تحلیل ترکیبی از هفت گروه آیندهنگر، افزایش سطح سرب خون از 10 میکروگرم در لیتر به 300 میکروگرم در لیتر با کاهش 9 امتیازی در ضریب هوشی کودکان همراه بود، اما بیشترین کاهش (کاهش 6 امتیازی) زمانی رخ داد که سطح سرب خون ابتدا 100 میکروگرم در لیتر افزایش یافت. منحنیهای دوز-پاسخ برای زوال شناختی مرتبط با سطح سرب اندازهگیری شده در استخوان و پلاسما مشابه بودند.
قرار گرفتن در معرض سرب یک عامل خطر برای اختلالات رفتاری مانند ADHD است. در یک مطالعه ملی در ایالات متحده روی کودکان ۸ تا ۱۵ ساله، کودکانی که سطح سرب خون آنها بیشتر از ۱۳ میکروگرم در لیتر بود، دو برابر بیشتر از کودکانی که سطح سرب خون آنها در پایینترین پنجک قرار داشت، احتمال ابتلا به ADHD داشتند. در این کودکان، تقریباً از هر ۵ مورد ADHD، ۱ مورد را میتوان به قرار گرفتن در معرض سرب نسبت داد.
قرار گرفتن در معرض سرب در دوران کودکی یک عامل خطر برای رفتارهای ضداجتماعی، از جمله رفتارهای مرتبط با اختلال سلوک، بزهکاری و رفتار مجرمانه است. در یک متاآنالیز از 16 مطالعه، سطح بالای سرب خون به طور مداوم با اختلال سلوک در کودکان مرتبط بود. در دو مطالعه کوهورت آیندهنگر، سطح بالاتر سرب خون یا سرب عاج دندان در دوران کودکی با میزان بالاتر بزهکاری و دستگیری در بزرگسالی مرتبط بود.
 قرار گرفتن در معرض سرب بیشتر در دوران کودکی با کاهش حجم مغز (احتمالاً به دلیل کاهش اندازه نورون و شاخهبندی دندریت) مرتبط بود و کاهش حجم مغز تا بزرگسالی ادامه یافت. در مطالعهای که شامل بزرگسالان مسنتر بود، سطح بالاتر سرب خون یا استخوان به طور آیندهنگر با زوال شناختی تسریعشده، به ویژه در افرادی که آلل APOE4 را داشتند، مرتبط بود. قرار گرفتن در معرض سرب در اوایل کودکی ممکن است یک عامل خطر برای ابتلا به بیماری آلزایمر با شروع دیررس باشد، اما شواهد مشخص نیست.
نفروپاتی
 قرار گرفتن در معرض سرب یک عامل خطر برای ابتلا به بیماری مزمن کلیه است. اثرات نفروتوکسیک سرب در اجسام انکلوزیونی داخل هستهای لولههای پروگزیمال کلیه، فیبروز بینابینی لولهها و نارسایی مزمن کلیه آشکار میشود. در میان کسانی که بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۶ در بررسی NHANES شرکت کردند، بزرگسالانی که سطح سرب خون آنها بالاتر از ۲۴ میکروگرم در لیتر بود، ۵۶٪ بیشتر از افرادی که سطح سرب خون آنها کمتر از ۱۱ میکروگرم در لیتر بود، احتمال کاهش میزان فیلتراسیون گلومرولی (<60 میلیلیتر در دقیقه · ۱.۷۳ متر مربع) داشتند. در یک مطالعه کوهورت آیندهنگر، افرادی که سطح سرب خون آنها بالاتر از ۳۳ میکروگرم در لیتر بود، ۴۹ درصد بیشتر از افرادی که سطح سرب خون کمتری داشتند، در معرض خطر ابتلا به بیماری مزمن کلیه بودند.
بیماری قلبی عروقی
 تغییرات سلولی ناشی از سرب از ویژگیهای فشار خون بالا و تصلب شرایین است. در مطالعات آزمایشگاهی، سطوح پایین مزمن قرار گرفتن در معرض سرب، استرس اکسیداتیو را افزایش میدهد، سطح اکسید نیتریک زیستفعال را کاهش میدهد و با فعال کردن پروتئین کیناز C باعث انقباض عروق میشود که منجر به فشار خون پایدار میشود. قرار گرفتن در معرض سرب، اکسید نیتریک را غیرفعال میکند، تشکیل پراکسید هیدروژن را افزایش میدهد، ترمیم اندوتلیال را مهار میکند، رگزایی را مختل میکند، ترومبوز را افزایش میدهد و منجر به تصلب شرایین میشود (شکل 2).
 یک مطالعه آزمایشگاهی (in vitro) نشان داد که سلولهای اندوتلیال کشتشده در محیطی با غلظت سرب 0.14 تا 8.2 میکروگرم در لیتر به مدت 72 ساعت باعث آسیب غشای سلولی (پارگیها یا سوراخهای کوچک مشاهدهشده توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی) میشوند. این مطالعه شواهد فراساختاری ارائه میدهد که سرب تازه جذبشده یا سربی که دوباره از استخوان وارد خون میشود، ممکن است باعث اختلال عملکرد اندوتلیال شود که اولین تغییر قابل تشخیص در سیر طبیعی ضایعات آترواسکلروتیک است. در یک تجزیه و تحلیل مقطعی از یک نمونه نماینده از بزرگسالان با میانگین سطح سرب خون 27 میکروگرم در لیتر و بدون سابقه بیماری قلبی عروقی، سطح سرب خون 10٪ افزایش یافت.
 در میکروگرم، نسبت شانس برای کلسیفیکاسیون شدید عروق کرونر (یعنی امتیاز آگاتستون >400 با محدوده امتیاز 0 [0 نشان دهنده عدم کلسیفیکاسیون] و نمرات بالاتر نشان دهنده محدوده کلسیفیکاسیون بیشتر) 1.24 بود (فاصله اطمینان 95٪ 1.01 تا 1.53).
 قرار گرفتن در معرض سرب یک عامل خطر اصلی برای مرگ ناشی از بیماریهای قلبی عروقی است. بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۴، ۱۴۰۰۰ بزرگسال آمریکایی در نظرسنجی NHANES شرکت کردند و به مدت ۱۹ سال پیگیری شدند که از این تعداد، ۴۴۲۲ نفر جان خود را از دست دادند. از هر پنج نفر، یک نفر بر اثر بیماری عروق کرونر قلب جان خود را از دست میدهد. پس از تعدیل سایر عوامل خطر، افزایش سطح سرب خون از صدک دهم به صدک نودم با دو برابر شدن خطر مرگ ناشی از بیماری عروق کرونر قلب همراه بود. خطر بیماریهای قلبی عروقی و مرگ ناشی از بیماری عروق کرونر قلب هنگامی که سطح سرب کمتر از ۵۰ میکروگرم در لیتر باشد، بدون هیچ آستانه مشخصی، به شدت افزایش مییابد (شکلهای ۳B و ۳C). محققان معتقدند که سالانه یک چهارم میلیون مرگ زودرس قلبی عروقی به دلیل مسمومیت مزمن با سطح پایین سرب رخ میدهد. از این تعداد، ۱۸۵۰۰۰ نفر بر اثر بیماری عروق کرونر قلب جان خود را از دست دادند.
 قرار گرفتن در معرض سرب ممکن است یکی از دلایلی باشد که مرگ و میر ناشی از بیماری عروق کرونر قلب در قرن گذشته ابتدا افزایش و سپس کاهش یافته است. در ایالات متحده، میزان مرگ و میر ناشی از بیماری عروق کرونر قلب در نیمه اول قرن بیستم به شدت افزایش یافت، در سال 1968 به اوج خود رسید و سپس به طور پیوسته کاهش یافت. اکنون 70 درصد کمتر از اوج خود در سال 1968 است. قرار گرفتن در معرض سرب در بنزین سرب دار با کاهش مرگ و میر ناشی از بیماری عروق کرونر قلب همراه بود (شکل 4). در میان کسانی که در نظرسنجی NHANES شرکت کردند، که تا هشت سال بین سالهای 1988-1994 و 1999-2004 پیگیری شد، 25 درصد از کل کاهش بروز بیماری عروق کرونر قلب به دلیل کاهش سطح سرب خون بود.
در سالهای اولیهی حذف تدریجی بنزین سربدار، میزان ابتلا به فشار خون بالا در ایالات متحده به شدت کاهش یافت. بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰، ۳۲ درصد از بزرگسالان آمریکایی فشار خون بالا داشتند. در سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۲، این نسبت تنها ۲۰ درصد بود. عوامل معمول (سیگار کشیدن، داروهای فشار خون، چاقی و حتی اندازهی بزرگتر کاف مورد استفاده برای اندازهگیری فشار خون در افراد چاق) کاهش فشار خون را توضیح نمیدهند. با این حال، میانگین سطح سرب خون در ایالات متحده از ۱۳۰ میکروگرم در لیتر در سال ۱۹۷۶ به ۳۰ میکروگرم در لیتر در سال ۱۹۹۴ کاهش یافت، که نشان میدهد کاهش قرار گرفتن در معرض سرب یکی از دلایل کاهش فشار خون است. در مطالعهی خانوادهی قلب قوی، که شامل یک گروه از سرخپوستان آمریکایی بود، سطح سرب خون ۹ میکروگرم در لیتر و فشار خون سیستولیک به طور متوسط ۷.۱ میلیمتر جیوه (مقدار تعدیلشده) کاهش یافت.
 بسیاری از سوالات در مورد اثرات قرار گرفتن در معرض سرب بر بیماریهای قلبی عروقی بیپاسخ ماندهاند. مدت زمان لازم برای ایجاد فشار خون بالا یا بیماریهای قلبی عروقی به طور کامل درک نشده است، اما به نظر میرسد که قرار گرفتن در معرض سرب تجمعی طولانی مدت که در استخوان اندازهگیری میشود، قدرت پیشبینی قویتری نسبت به قرار گرفتن در معرض سرب تجمعی کوتاه مدت که در خون اندازهگیری میشود، دارد. با این حال، به نظر میرسد کاهش قرار گرفتن در معرض سرب، فشار خون و خطر مرگ ناشی از بیماریهای قلبی عروقی را در عرض ۱ تا ۲ سال کاهش میدهد. یک سال پس از ممنوعیت سوخت سربدار از مسابقات NASCAR، جوامع نزدیک به مسیر مسابقه در مقایسه با جوامع پیرامونیتر، میزان مرگ و میر ناشی از بیماری عروق کرونر قلب را به طور قابل توجهی کاهش دادند. در نهایت، نیاز به مطالعه اثرات قلبی عروقی طولانی مدت در افرادی که در معرض سطوح سرب کمتر از ۱۰ میکروگرم در لیتر قرار دارند، وجود دارد.
 کاهش مواجهه با سایر مواد شیمیایی سمی نیز در کاهش بیماریهای عروق کرونر قلب نقش داشته است. حذف تدریجی بنزین سربدار از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰، ذرات معلق را در ۵۱ منطقه شهری کاهش داد و در نتیجه ۱۵ درصد افزایش امید به زندگی را به همراه داشت. افراد کمتری سیگار میکشند. در سال ۱۹۷۰، حدود ۳۷ درصد از بزرگسالان آمریکایی سیگار میکشیدند؛ تا سال ۱۹۹۰، تنها ۲۵ درصد از آمریکاییها سیگار میکشیدند. افراد سیگاری سطح سرب خون بسیار بالاتری نسبت به افراد غیرسیگاری دارند. تشخیص اثرات تاریخی و فعلی آلودگی هوا، دود تنباکو و سرب بر بیماریهای عروق کرونر قلب دشوار است.
 بیماری عروق کرونر قلب علت اصلی مرگ و میر در سراسر جهان است. بیش از دوازده مطالعه نشان دادهاند که قرار گرفتن در معرض سرب یک عامل خطر اصلی و اغلب نادیده گرفته شده برای مرگ ناشی از بیماری عروق کرونر قلب است. در یک متاآنالیز، چودوری و همکارانش دریافتند که افزایش سطح سرب خون یک عامل خطر مهم برای بیماری عروق کرونر قلب است. در هشت مطالعه آیندهنگر (با مجموع 91779 شرکتکننده)، افرادی که غلظت سرب خون آنها در بالاترین پنجک قرار داشت، 85٪ بیشتر از افرادی که در پایینترین پنجک قرار داشتند، در معرض خطر انفارکتوس میوکارد غیرکشنده، جراحی بایپس یا مرگ ناشی از بیماری عروق کرونر قلب بودند. در سال 2013، آژانس حفاظت از محیط زیست (EPA)
 آژانس حفاظت از محیط زیست نتیجه گرفت که قرار گرفتن در معرض سرب یک عامل خطر برای بیماری عروق کرونر قلب است؛ یک دهه بعد، انجمن قلب آمریکا این نتیجهگیری را تأیید کرد.
زمان ارسال: نوامبر-02-2024



 
 				


