صد سال پیش، مردی ۲۴ ساله با تب، سرفه و مشکل تنفسی در بیمارستان عمومی ماساچوست (MGH) بستری شد.
بیمار سه روز قبل از بستری شدن سالم بود، سپس احساس ناخوشی کرد و دچار خستگی عمومی، سردرد و کمردرد شد. وضعیت او طی دو روز بعد بدتر شد و بیشتر وقت خود را در رختخواب گذراند. یک روز قبل از بستری شدن، تب بالا، سرفه خشک و لرز داشت که بیمار آن را «خم شدن» و ناتوانی کامل در بلند شدن از رختخواب توصیف کرد. او هر چهار ساعت 648 میلیگرم آسپرین مصرف کرد و اندکی از سردرد و کمردردش تسکین یافت. با این حال، در روز بستری، پس از بیدار شدن از خواب در صبح با تنگی نفس، همراه با درد قفسه سینه زیر زایفوئید که با تنفس عمیق و سرفه تشدید میشد، به بیمارستان مراجعه کرد.
در زمان بستری، دمای رکتوم ۳۹.۵ تا ۴۰.۸ درجه سانتیگراد، ضربان قلب ۹۲ تا ۱۴۵ ضربه در دقیقه و تعداد تنفس ۲۸ تا ۵۸ ضربه در دقیقه بود. بیمار ظاهری عصبی و بیقرار داشت. با وجود اینکه در چندین پتو پیچیده شده بود، لرز ادامه داشت. تنگی نفس، همراه با حملات سرفه شدید، که منجر به درد شدید زیر جناغ سینه میشد، سرفههای خلطدار صورتی، چسبناک و کمی چرکی.
نبض رأسی در فضای بین دندهای پنجم در سمت چپ جناغ سینه قابل لمس بود و در دق قلب هیچ بزرگی مشاهده نشد. سمع قلب، ضربان قلب سریع، ریتم قلبی ثابت، قابل سمع در رأس قلب و سوفل سیستولیک خفیف را نشان داد. صداهای تنفسی در سمت راست پشت از یک سوم زیر تیغههای شانه کاهش یافت، اما هیچ رال یا سایش پلور شنیده نشد. قرمزی و تورم خفیف در گلو، لوزهها برداشته شدند. جای زخم جراحی ترمیم فتق کشاله ران چپ روی شکم قابل مشاهده است و هیچ تورم یا حساسیتی در شکم وجود ندارد. پوست خشک، دمای بالای پوست. تعداد گلبولهای سفید خون بین ۳۷۰۰ تا ۱۴۵۰۰ در میکرولیتر بود و نوتروفیلها ۷۹٪ را تشکیل میدادند. در کشت خون هیچ رشد باکتریایی مشاهده نشد.
رادیوگرافی قفسه سینه سایههای تکهتکه در هر دو طرف ریهها، به ویژه در لوب فوقانی راست و لوب تحتانی چپ، نشان میدهد که نشاندهنده ذاتالریه است. بزرگ شدن ناف ریه چپ، به استثنای افیوژن پلور چپ، نشاندهنده بزرگ شدن احتمالی غدد لنفاوی است.
در روز دوم بستری، بیمار دچار تنگی نفس و درد مداوم قفسه سینه شد و خلط او چرکی و خونآلود بود. معاینه فیزیکی نشان داد که در نوک ریه، سوفل سیستولیک هدایتی وجود دارد و دق در پایین ریه راست مبهم است. پاپولهای کوچک و احتقاندار روی کف دست چپ و انگشت اشاره راست ظاهر میشوند. پزشکان وضعیت بیمار را "وخیم" توصیف کردند. در روز سوم، خلط چرکی آشکارتر شد. مبهم بودن قسمت پایین کمر چپ افزایش یافت در حالی که لرزش لمسی تشدید شد. صداهای تنفسی برونش و چند رال در قسمت چپ کمر، یک سوم پایینتر از تیغه شانه، شنیده میشود. دق در قسمت راست کمر کمی مبهم است، صداهای تنفسی دور هستند و گاهی اوقات رالها شنیده میشوند.
در روز چهارم، حال بیمار رو به وخامت گذاشت و همان شب درگذشت.
تشخیص
این مرد ۲۴ ساله در مارس ۱۹۲۳ با تب حاد، لرز، درد عضلانی، تنگی نفس و درد قفسه سینه ناشی از ذاتالریه در بیمارستان بستری شد. علائم و نشانههای او کاملاً با عفونت ویروسی تنفسی مانند آنفولانزا، با احتمال عفونت باکتریایی ثانویه، مطابقت دارد. با توجه به اینکه این علائم بسیار شبیه به مواردی در طول همهگیری آنفولانزای ۱۹۱۸ است، آنفولانزا احتمالاً منطقیترین تشخیص است.
اگرچه تظاهرات بالینی و عوارض آنفولانزای مدرن شباهت زیادی به همهگیری سال ۱۹۱۸ دارد، جامعه علمی در چند دهه گذشته به پیشرفتهای مهمی دست یافته است، از جمله شناسایی و جداسازی ویروسهای آنفولانزا، توسعه تکنیکهای تشخیص سریع، معرفی درمانهای ضد ویروسی مؤثر و اجرای سیستمهای نظارتی و برنامههای واکسیناسیون. نگاهی به همهگیری آنفولانزای سال ۱۹۱۸ نه تنها درسهای تاریخ را منعکس میکند، بلکه ما را برای همهگیریهای آینده نیز بهتر آماده میکند.
همهگیری آنفولانزای ۱۹۱۸ در ایالات متحده آغاز شد. اولین مورد تایید شده در ۴ مارس ۱۹۱۸ در یک آشپز ارتش در فورت رایلی، کانزاس رخ داد. سپس لورین ماینر، پزشکی در شهرستان هاسکل، کانزاس، ۱۸ مورد آنفولانزای شدید، از جمله سه مورد مرگ را ثبت کرد. او این یافته را به وزارت بهداشت عمومی ایالات متحده گزارش داد، اما جدی گرفته نشد.
مورخان معتقدند که شکست مقامات بهداشت عمومی در آن زمان در واکنش به شیوع بیماری، ارتباط نزدیکی با شرایط ویژه جنگ جهانی اول داشت. برای جلوگیری از تأثیرگذاری بر روند جنگ، دولت در مورد شدت شیوع بیماری سکوت کرد. جان باری، نویسنده کتاب «آنفولانزای بزرگ»، در مصاحبهای در سال ۲۰۲۰ از این پدیده انتقاد کرد: «دولت دروغ میگوید، آن را سرماخوردگی معمولی مینامد و حقیقت را به مردم نمیگوید.» در مقابل، اسپانیا، کشوری بیطرف در آن زمان، اولین کشوری بود که آنفولانزا را در رسانهها گزارش کرد و منجر به نامگذاری این عفونت ویروسی جدید به «آنفولانزای اسپانیایی» شد، اگرچه اولین موارد ابتلا در ایالات متحده ثبت شده بود.
بین سپتامبر و دسامبر ۱۹۱۸، تخمین زده میشود که ۳۰۰۰۰۰ نفر در ایالات متحده بر اثر آنفولانزا جان خود را از دست دادهاند، که ۱۰ برابر تعداد مرگ و میر ناشی از همه علل در ایالات متحده در مدت مشابه در سال ۱۹۱۵ است. آنفولانزا به سرعت از طریق استقرار نیروهای نظامی و جابجایی پرسنل گسترش مییابد. سربازان نه تنها بین مراکز حمل و نقل در شرق جابجا میشدند، بلکه ویروس را به میدانهای نبرد اروپا نیز منتقل میکردند و آنفولانزا را در سراسر جهان گسترش میدادند. تخمین زده میشود که بیش از ۵۰۰ میلیون نفر به این بیماری مبتلا شده و حدود ۱۰۰ میلیون نفر جان خود را از دست دادهاند.
درمان پزشکی بسیار محدود بود. درمان در درجه اول تسکینی است، از جمله استفاده از آسپرین و مواد افیونی. تنها درمانی که احتمالاً مؤثر است، تزریق پلاسمای افراد بهبود یافته است - که امروزه به عنوان درمان با پلاسمای افراد بهبود یافته شناخته میشود. با این حال، واکسنهای آنفولانزا به کندی وارد شدهاند زیرا دانشمندان هنوز علت آنفولانزا را شناسایی نکردهاند. علاوه بر این، بیش از یک سوم پزشکان و پرستاران آمریکایی به دلیل مشارکت در جنگ از کشور خارج شدهاند و منابع پزشکی را حتی کمیابتر کردهاند. اگرچه واکسنهایی برای وبا، حصبه، طاعون و آبله در دسترس بود، اما هنوز واکسن آنفولانزا توسعه نیافته بود.
از طریق درسهای دردناک همهگیری آنفولانزای ۱۹۱۸، ما اهمیت افشای شفاف اطلاعات، پیشرفت تحقیقات علمی و همکاری در حوزه سلامت جهانی را آموختیم. این تجربیات، بینشهای ارزشمندی را برای مقابله با تهدیدات مشابه سلامت جهانی در آینده ارائه میدهند.
ویروس
برای سالهای متمادی، عامل ایجادکننده «آنفولانزای اسپانیایی» باکتری فایفر (که اکنون با نام هموفیلوس آنفولانزا شناخته میشود) تصور میشد که در خلط بسیاری از بیماران، اما نه همه آنها، یافت میشد. با این حال، کشت این باکتری به دلیل شرایط کشت بالا دشوار تلقی میشود و از آنجا که در همه موارد مشاهده نشده است، جامعه علمی همیشه نقش آن را به عنوان یک پاتوژن زیر سوال برده است. مطالعات بعدی نشان داده است که هموفیلوس آنفولانزا در واقع پاتوژن یک عفونت دوگانه باکتریایی رایج در آنفولانزا است، نه ویروسی که مستقیماً باعث آنفولانزا میشود.
در سال ۱۹۳۳، ویلسون اسمیت و تیمش به موفقیت بزرگی دست یافتند. آنها نمونههایی از مایع شستشوی حلق بیماران مبتلا به آنفولانزا گرفتند، آنها را از یک فیلتر باکتریایی عبور دادند تا باکتریها از بین بروند و سپس این فیلتر استریل را روی موشهای صحرایی آزمایش کردند. پس از یک دوره کمون دو روزه، موشهای صحرایی که در معرض ویروس قرار گرفته بودند، علائمی مشابه آنفولانزای انسانی نشان دادند. این مطالعه اولین مطالعهای است که تأیید میکند آنفولانزا به جای باکتری، توسط ویروسها ایجاد میشود. محققان در گزارش این یافتهها همچنین خاطرنشان کردند که عفونت قبلی با ویروس میتواند به طور مؤثر از عفونت مجدد همان ویروس جلوگیری کند، که اساس نظری توسعه واکسن را تشکیل میدهد.
چند سال بعد، چارلز استوارت-هریس، همکار اسمیت، هنگام مشاهده یک راسوی آلوده به آنفولانزا، به طور تصادفی از طریق تماس نزدیک با عطسه راسو به ویروس مبتلا شد. سپس ویروس جدا شده از هریس با موفقیت یک راسوی غیرآلوده را آلوده کرد و این امر بار دیگر توانایی ویروسهای آنفولانزا را در انتقال بین انسان و حیوانات تأیید کرد. در گزارشی مرتبط، نویسندگان خاطرنشان کردند که «قابل تصور است که عفونتهای آزمایشگاهی میتوانند نقطه شروع همهگیریها باشند.»
واکسن
پس از جداسازی و شناسایی ویروس آنفولانزا، جامعه علمی به سرعت شروع به تولید واکسن کرد. در سال ۱۹۳۶، فرانک مکفارلن برنت برای اولین بار نشان داد که ویروسهای آنفولانزا میتوانند به طور مؤثر در تخمهای بارور رشد کنند، کشفی که فناوری پیشرفتهای را برای تولید واکسن فراهم کرد که هنوز هم به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد. در سال ۱۹۴۰، توماس فرانسیس و یوناس سالک با موفقیت اولین واکسن آنفولانزا را تولید کردند.
با توجه به تأثیر مخرب آنفولانزا بر سربازان آمریکایی در طول جنگ جهانی اول، نیاز به واکسن به ویژه برای ارتش ایالات متحده مبرم بود. در اوایل دهه ۱۹۴۰، سربازان ارتش ایالات متحده از اولین کسانی بودند که واکسن آنفولانزا را دریافت کردند. تا سال ۱۹۴۲، مطالعات تأیید کردند که این واکسن در ایجاد محافظت مؤثر است و افراد واکسینه شده به طور قابل توجهی کمتر به آنفولانزا مبتلا میشوند. در سال ۱۹۴۶، اولین واکسن آنفولانزا برای استفاده غیرنظامیان تأیید شد و فصل جدیدی را در پیشگیری و کنترل آنفولانزا گشود.
مشخص شده است که دریافت واکسن آنفولانزا تأثیر قابل توجهی دارد: افراد واکسینه نشده 10 تا 25 برابر بیشتر از افرادی که واکسینه میشوند، احتمال ابتلا به آنفولانزا را دارند.
نظارت
نظارت بر آنفولانزا و گونههای خاص ویروس آن برای هدایت واکنشهای بهداشت عمومی و تدوین برنامههای واکسیناسیون ضروری است. با توجه به ماهیت جهانی آنفولانزا، سیستمهای نظارتی ملی و بینالمللی به ویژه ضروری هستند.
مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) در سال ۱۹۴۶ تأسیس شد و در ابتدا بر تحقیقات در مورد شیوع بیماریهایی مانند مالاریا، تیفوس و آبله تمرکز داشت. ظرف پنج سال از تأسیس، CDC سرویس اطلاعات بیماریهای همهگیر را ایجاد کرد تا آموزشهای تخصصی برای بررسی شیوع بیماریها ارائه دهد. در سال ۱۹۵۴، CDC اولین سیستم نظارت بر آنفولانزای خود را تأسیس کرد و شروع به انتشار گزارشهای منظم در مورد فعالیت آنفولانزا کرد و پایه و اساس پیشگیری و کنترل آنفولانزا را بنا نهاد.
در سطح بینالمللی، سازمان بهداشت جهانی (WHO) در سال ۱۹۵۲ سیستم نظارت و واکنش جهانی به آنفولانزا را تأسیس کرد و با ابتکار جهانی اشتراکگذاری دادههای آنفولانزا (GISAID) برای تشکیل یک سیستم نظارت جهانی به آنفولانزا همکاری نزدیکی داشت. در سال ۱۹۵۶، سازمان بهداشت جهانی، CDC را به عنوان مرکز همکاری خود در زمینه نظارت، اپیدمیولوژی و کنترل آنفولانزا تعیین کرد و پشتیبانی فنی و راهنمایی علمی را برای پیشگیری و کنترل جهانی آنفولانزا ارائه داد. ایجاد و ادامه فعالیت این سیستمهای نظارتی، تضمین مهمی برای واکنش جهانی به اپیدمیها و پاندمیهای آنفولانزا فراهم میکند.
در حال حاضر، CDC یک شبکه گسترده نظارت داخلی بر آنفولانزا ایجاد کرده است. چهار جزء اصلی نظارت بر آنفولانزا شامل آزمایش آزمایشگاهی، نظارت بر موارد سرپایی، نظارت بر موارد بستری و نظارت بر مرگ و میر است. این سیستم نظارت یکپارچه، پشتیبانی مهمی را برای هدایت تصمیمگیریهای بهداشت عمومی و پاسخ به همهگیری آنفولانزا فراهم میکند..
سیستم جهانی نظارت و واکنش به آنفولانزا، ۱۱۴ کشور را پوشش میدهد و ۱۴۴ مرکز ملی آنفولانزا دارد که مسئول نظارت مداوم بر آنفولانزا در طول سال هستند. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC)، به عنوان یک عضو، با آزمایشگاههای سایر کشورها همکاری میکند تا ایزولههای ویروس آنفولانزا را برای بررسی آنتیژنی و ژنتیکی به سازمان بهداشت جهانی ارسال کند، مشابه فرآیندی که آزمایشگاههای ایالات متحده ایزولهها را به CDC ارسال میکنند. همکاری بین ایالات متحده و چین در ۴۰ سال گذشته به بخش مهمی از امنیت و دیپلماسی بهداشت جهانی تبدیل شده است.
زمان ارسال: ۲۱ دسامبر ۲۰۲۴




