با افزایش سن جمعیت و پیشرفت تشخیص و درمان بیماریهای قلبی عروقی، نارسایی مزمن قلب (نارسایی قلبی) تنها بیماری قلبی عروقی است که میزان بروز و شیوع آن در حال افزایش است. جمعیت بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلب در چین در سال 2021 حدود 13.7 میلیون نفر است و انتظار میرود تا سال 2030 به 16.14 میلیون نفر برسد و مرگ ناشی از نارسایی قلبی به 1.934 میلیون نفر برسد.
نارسایی قلبی و فیبریلاسیون دهلیزی (AF) اغلب با هم وجود دارند. تا 50٪ از بیماران جدید مبتلا به نارسایی قلبی، فیبریلاسیون دهلیزی دارند. در میان موارد جدید فیبریلاسیون دهلیزی، تقریباً یک سوم آنها نارسایی قلبی دارند. تشخیص علت و معلول نارسایی قلبی و فیبریلاسیون دهلیزی دشوار است، اما در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی و فیبریلاسیون دهلیزی، مطالعات متعددی نشان دادهاند که ابلیشن کاتتر به طور قابل توجهی خطر مرگ ناشی از همه علل و بستری مجدد ناشی از نارسایی قلبی را کاهش میدهد. با این حال، هیچ یک از این مطالعات شامل بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مرحله نهایی همراه با فیبریلاسیون دهلیزی نبود و جدیدترین دستورالعملها در مورد نارسایی قلبی و ابلیشن، ابلیشن را به عنوان یک توصیه کلاس II برای بیماران مبتلا به هر نوع فیبریلاسیون دهلیزی و کاهش کسر تخلیه در نظر میگیرد، در حالی که آمیودارون یک توصیه کلاس I است.
مطالعه CASTLE-AF که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، نشان داد که برای بیماران مبتلا به فیبریلاسیون دهلیزی همراه با نارسایی قلبی، ابلیشن کاتتر در مقایسه با دارو، خطر مرگ به هر علتی و بستری مجدد به دلیل نارسایی قلبی را به طور قابل توجهی کاهش میدهد. علاوه بر این، تعدادی از مطالعات نیز مزایای ابلیشن کاتتر را در بهبود علائم، معکوس کردن بازسازی قلبی و کاهش بار فیبریلاسیون دهلیزی تأیید کردهاند. با این حال، بیماران مبتلا به فیبریلاسیون دهلیزی همراه با نارسایی قلبی در مرحله نهایی اغلب از جمعیت مورد مطالعه حذف میشوند. برای این بیماران، ارجاع به موقع برای پیوند قلب یا کاشت دستگاه کمکی بطن چپ (LVAD) مؤثر است، اما هنوز شواهد پزشکی مبتنی بر شواهد در مورد اینکه آیا ابلیشن کاتتر میتواند مرگ را کاهش دهد و کاشت LVAD را در حین انتظار برای پیوند قلب به تأخیر بیندازد، وجود ندارد.
مطالعه CASTLE-HTx یک کارآزمایی تصادفی کنترلشده تکمرکزی، بدون برچسب و با ابتکار محقق با اثربخشی برتر بود. این مطالعه در Herz-und Diabeteszentrum Nordrhein-Westfale، یک مرکز ارجاع پیوند قلب در آلمان که سالانه حدود 80 پیوند انجام میدهد، انجام شد. در مجموع 194 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی مرحله نهایی با فیبریلاسیون دهلیزی علامتدار که برای واجد شرایط بودن برای پیوند قلب یا کاشت LVAD ارزیابی شده بودند، از نوامبر 2020 تا مه 2022 ثبتنام شدند. همه بیماران دارای دستگاههای قلبی قابل کاشت با نظارت مداوم بر ریتم قلب بودند. همه بیماران به نسبت 1:1 برای دریافت ابلیشن کاتتر و داروهای هدایتشده یا برای دریافت تنها دارو تصادفی شدند. نقطه پایانی اولیه ترکیبی از مرگ به هر علت، کاشت LVAD یا پیوند قلب اورژانسی بود. نقاط پایانی ثانویه شامل مرگ به هر علتی، کاشت LVAD، پیوند قلب اورژانسی، مرگ قلبی عروقی و تغییرات در کسر تخلیه بطن چپ (LVEF) و بار فیبریلاسیون دهلیزی در 6 و 12 ماه پیگیری بود.
در ماه مه 2023 (یک سال پس از ثبتنام)، کمیته نظارت بر دادهها و ایمنی در یک تحلیل موقت دریافت که رویدادهای نقطه پایانی اولیه بین دو گروه به طور قابل توجهی متفاوت و بیشتر از حد انتظار بود، که گروه ابلیشن کاتتر مؤثرتر و مطابق با قانون هیبیتل-پتو بود، و قطع فوری رژیم دارویی تجویز شده در مطالعه را توصیه کرد. محققان توصیه کمیته را برای اصلاح پروتکل مطالعه برای کوتاه کردن دادههای پیگیری برای نقطه پایانی اولیه در 15 مه 2023 پذیرفتند.
پیوند قلب و کاشت LVAD برای بهبود پیشآگهی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مرحله نهایی همراه با فیبریلاسیون دهلیزی ضروری است، با این حال، منابع محدود اهداکنندگان و سایر عوامل، کاربرد گسترده آنها را تا حدودی محدود میکند. در حالی که منتظر پیوند قلب و LVAD هستیم، چه کار دیگری میتوانیم انجام دهیم تا پیشرفت بیماری را قبل از وقوع مرگ کند کنیم؟ مطالعه CASTLE-HTx بدون شک از اهمیت بالایی برخوردار است. این مطالعه نه تنها مزایای ابلیشن کاتتر را برای بیماران مبتلا به فیبریلاسیون دهلیزی خاص بیشتر تأیید میکند، بلکه مسیر امیدوارکنندهای را برای دسترسی بیشتر به بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مرحله نهایی پیچیده با فیبریلاسیون دهلیزی فراهم میکند.
زمان ارسال: سپتامبر-02-2023




